عالم رجعت
رجعت
رجعت، به معنای بازگشت عدهای پس از مرگشان به دنیا، یکی از اصول حتمی در اعتقادات شیعه است که مستند به آیات قرآن کریم، روایات معتبر و متواتر و نیز ادلهی عقلی است که ذیلاً به صورت خلاصه اشاره میگردد.
الف – خداوند متعال در قرآن کریم، به غیر از اشاره به رجعت برخی از اقوام در گذشته، به تکرار این رجعت در آینده و حتی رجعت اهل کفر و تکذیب نیز تصریح و تأکید مینماید:
«وَ یوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ یكَذِّبُ بِآیاتِنا فَهُمْ یوزَعُونَ» (النمل - 83)
ترجمه: (به خاطر بیاور) روزى را كه از هر امتى دستهاى از آنها را كه آیههاى ما را دروغ شمردهاند محشور كنیم و ردیف شوند.
معلوم است که این آیه مربوط به حشر قیامت نمیباشد. چرا که در آن حشر، همهی انسانها محشور میگردند و نه از هر امتی، گروهی.
ب – روایات نیز در باب رجعت و به ویژه رجعت حضرت امام علی و حضرت امام حسین علیهماالسلام نیز بسیار است. به عنوان نمونه:
امام صادق علیه السلام فرمود: «اول من یکر فی رجعته الحسین بن علی یمکث فی الارض ... حتی یسقط حاجباه علی عینیه»
اولین شخصی که به دنیا رجعت خواهد کرد، امام حسین علیه السلام است ایشان آنقدر در زمین زندگی خواهد نمود تا آنکه از فرط پیری دو ابروی او بر چشمانش بیفتد» (بحارالانوار، ج 53، ص 63-64، روایت 54).
و نیز فرمودند: «خداوند هیچ پیامبری را از آدم تا سایر انبیاء مبعوث نکرد جز آن که به دنیا باز گشته و رسول خدا (ص) و امیر المومنین را یاری خواهند کرد». (همان، ج 53، ص 62)
در زیارت جامعه، دعای عهد، زیارت وارث، زیارت عسکریین و ... که همه از ادعیه و زیارات معتبر و به نقل از معصوم میباشد نیز به مقولهی «رجعت» تصریح شده است.
راویان صدیق و علمای بزرگ اسلام چون علامه مجلسی، شیخ حر عاملی و ... نیز تصریح دارند که اساساً در هیچ دستهای از روایات مانند «رجعت» تواتر وجود ندارد.
ج – اما یکی از ادلهی عقلی این است که مؤمنی سالیان درازی در قید حیات بود و در کسب معرفت و عبادت کوشید، اما شرایط برای جهاد میدانی او فراهم نشد و به شهادت نیز نرسید، اما جوان دیگری در زمانی به دنیا آمد (مثل زمان ما) که کفر به صورت مستقیم به جنگ اسلام آمده است و او به فوز شهادت میرسد. حال آیا آن فرد مؤمن با عمر دراز از خدا نمیپرسد: تقصیر من چیست که در زمان من جنگی بین کفر و اسلام واقع نشد که در راه تو به جنگم تا به فیض جهاد و احیاناً شهادت برسم. و شهید نمیپرسد: اگر من نیز عمر درازی داشتم، تو را بسیار عبادت میکردم؟ یا ممکن است مؤمنی به دست ظالمی کشته شود. آیا نمیپرسد که اگر من کشته نشده بودم، توفیق عبادت بیشتری مییافتم؟ لذا بسیاری را رجعت میدهند و رجعت مؤمن به میل خودش است و میتواند برنگردد. آن که شهید شده بود، زندگی میکند و به مرگ طبیعی می میرد و آن که زندگی کرده بود به توفیق جهاد و شهادت میرسد.
همینطور است در مورد برخی از کفار (به ویژه سرانشان). درست است که در قیامت آنها به خاطر کفر و ظلمشان معذب خواهند شد، اما وعدهی الهی این است که در دنیا نیز معذب شوند. به عنوان مثال چه بسیارند مستکبران گردنکشی که زندگی راحتی داشته و به مرگ طبیعی از دنیا رفتهاند. پس عذاب دنیوی آنها چه میشود؟
لذا امام صادق علیهالسلام فرمود:
قال: حدثنا محمد بن الطیار، عن أبی عبد الله (علیه السلام)، فی قول الله عز و جل: وَ یوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً، فقال: «لیس أحد من المؤمنین قتل إلا سیرجع حتى یموت، و لا أحد من المؤمنین مات إلا سیرجع حتى یقتل».
ترجمه: احدی از مؤمنان کشته شده باقی نمیماند، مگر آن که رجعت یافته و به مرگ طبیعی از دنیا برود و احدی از مؤمنینی که به مرگ طبیعی رفتهاند باقی نمیماند، مگر آن که رجعت یافته و کشته شوند. (مختصر بصائر الدرجات: 25 - البرهان فی تفسیر القرآن، ج4، ص: 230)
د- دلیل روشن دیگر آن که: میدانیم همهی ائمه (ع) به مرگ شهادت از دنیا میروند. بنا بر روایات محکم، امام زمان (ع) نیز به شهادت میرسند. از سوی دیگر میدانیم که امام معصوم را به جز امام معصوم بعدی، غسل و کفن (تدفین) نمینماید، پس به طور یقین قبل از شهادت حضرت (عج)، معصوم دیگری رجعت یافتهاند. مضاف بر این که هیچ بشری در دنیا حتی لحظهای بدون امام نخواهد ماند و بر طبق روایات و نیز حجت عقلی، اگر دو نفر روی زمین باشند، حتماً یکی از آنها بر دیگری امام است و نیز آخرین کسی که از دنیا میرود، امام است. پس به طور قطع و یقین، وقتی حضرت مهدی (عج) به شهادت میرسند، برای مردم امام دیگری وجود دارد، نه این که مردم تا بر پایی قیامت بدون امام و حجت الهی زندگی می کنند.
ھ– ابلیس، نیز موجودی [از گروه جنیان] است و مانند هر موجود دیگری خواهد مرد و اساساً تا مرگی نباشد، انتقال به عالم دیگر (برزخ و قیامت) صورت نمیپذیرد. اما بدیهی است که مرگ او نیز از نوع «قتل» است. یعنی کشته خواهد شد.
در قرآن کریم تصریح شده است که شیطان از خداوند مهلتی تا برپایی قیامت میخواهد، اما خداوند به او تا یک وقت معلومی مهلت میدهد:
«قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنىِ إِلىَ يَوْمِ يُبْعَثُونَ * قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ * إِلىَ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» (الحجر – 36-38)
ترجمه: گفت: پروردگارا پس مرا تا روزى كه خلايق مبعوث مىشوند مهلت بده * پروردگارت گفت تو از مهلت داده شدگانى * تا روز وقت معلوم.
لذا وقت او که سر آمد، کشته خواهد شد و در روایات آمده است به دست پیامبر (ص) و علی (ع) کشته خواهد شد.
:: بازدید از این مطلب : 693
|
امتیاز مطلب : 60
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17